همشهری آنلاین - گروه سیاسی: پایگاه روزنامه فایننشالتایمز انگلیس در مقالهای با عنوان «وعده اشتباهی سرنگونی در ایران»، رجزخوانی مقامات اسرائیلی برای پاسخ به حمله موشکی ۱۰ مهرماه ایران را احمقانه دانست.
در بخشهایی از این گزارش آمده است:
یک کتاب تازه منتشر شده با نام «باخت در بازی طولانی»، به بررسی سوابق تاسفبار مداخله ایالات متحده در خاورمیانه پرداخته است، اینکه وعده تغییر رژیم در خاورمیانه دروغین است.
نویسنده این کتاب، فیلیپ گوردون، مشاور امنیت ملی کامالا هریس است.
اگر گوردون نسخههایی از کتاب خود را در اختیار هر کسی قرار دهد که آنقدر احمق است که فکر میکند الآن ممکن است زمان سرنگونی آیتاللهها باشد، ممکن است مفید باشد.
گوردون نشان میدهد که ایالات متحده دهه به دهه، بارها و بارها در تله یکسانی افتاده است، وقتی که پشت ایده تغییر رژیم در عراق، ایران، افغانستان، مصر و لیبی قرار گرفت.
در هر موردی که ایالات متحده مفروضات خوشبینانه رهبران تبعیدی مخالف (و نتانیاهو در مورد عراق در سال ۲۰۰۲) را پذیرفت، «در پیشبینی هرج و مرج ناگزیر پس از فروپاشی شکست خورد. هرگاه یک رژیم نابود شود، خلا سیاسی و امنیتی پدید میآید و جنگ قدرت آغاز میشود. برندههای آن جنگ قدرت معمولا بیرحمترین و مسلحترین گروهها هستند، نه لیبرالترین و بردبارترین گروهها.»
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در تلاش است تا با مخالفان ایرانی ارتباط برقرار کند. در حالی که او تهدید میکند که علیه ایران دست به اقدام نظامی میزند، پیشبینی هم میکند که مردم زودتر از آنچه که فکر میکنند آزاد میشوند. با توجه به نفوذ نتانیاهو در ایالات متحده، استدلالهای او به ناچار در سمت راست جمهوریخواه زمینه پذیرش دارد، اما نه فقط آنجا، لوموند به نقل از یک دیپلمات فرانسوی میگوید: «شاید اسرائیلیها ما را به سمت یک لحظه تاریخی سوق دهند...آغاز پایان برای رژیم ایران.»
در دنیای واقعی، دلایل زیادی وجود دارد که نسبت به کسانی که خواهان «تغییر رژیم» در ایران هستند، بسیار محتاط باشیم.
ایرانیان میهن پرست اختلافات خود را به خاک میسپارند تا علیه یک متجاوز خارجی متحد شوند.
با توجه به اینکه هر ایرانی تحصیل کرده نقش ایالات متحده و بریتانیا در حمایت از کودتای سال ۱۹۵۳ در ایران را به یاد میآورد، مداخله آمریکا میتواند خیلی مضر باشد.
بمباران ایران و زیرساخت های حیاتی آن، با این امید مبهم که باعث فروپاشی رژیم شود، یک استراتژی عمیقا غیرقانعکننده است.
حتی اگر رژیم ایران به نحوی سقوط کند، مطلقا هیچ تضمینی وجود ندارد که چیزی بهتر جایگزین آن شود.
هدف غرب برای تغییر رژیم میتواند منجر به یک نتیجه غیرقابل قبول تیره و تار شود.
بهترین امید برای ایرانیان و خاورمیانه این است که نه با تهاجم یا انقلاب، بلکه با مذاکره مسالمتآمیز از مسیر تاریخ گذر کند.
ایران همواره دارای سیاستمداران اصلاحطلب بوده است که در درون نظام دینی ایران فعالیت میکنند. جنگ با اسرائیل جناح تندروهای مقابل اصلاحطلبان را تقویت میکند.
تغییر در ایران با بمباران اتفاق نمیافتد.
نظر شما